" rel="stylesheet"/>
"> ">
نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
کتابخانه فارسی
/
دیوان عبید زاکانی
/
غزلیات
غزلیات
شماره ١: بکشت غمزه آن شوخ بی گناه مرا
شماره ٢: ز حد گذشت جدائی ز حد گذشت جفا
شماره ٣: شوریده کرد شیوه آن نازنین مرا
شماره ٤: در ما به ناز می نگرد دلربای ما
شماره ٥: ای خط و خال خوشت مایه سودای ما
شماره ٦: میکند سلسله زلف تو دیوانه مرا
شماره ٧: میزند غمزه مرد افکن او تیر مرا
شماره ٨: کرد فارغ گل رویت ز گلستان ما را
شماره ٩: دلا با مغان آشنائی طلب
شماره ١٠: دارم بتی به چهره صد ماه و آفتاب
شماره ١١: لطف تو از حد برون حسن تویی منتهاست
شماره ١٢: خوشا کسیکه ز عشقش دمی رهائی نیست
شماره ١٣: جفا مکن که جفا رسم دلربائی نیست
شماره ١٤: دلداده را ز تیر ملامت گزند نیست
شماره ١٥: ما را ز شوق یار بغیر التفات نیست
شماره ١٦: ترک سر مستم که ساغر میگرفت
شماره ١٧: رمید صبر و دل از من چو دلنواز برفت
شماره ١٨: سیاه چرده بتم را نمک ز حد بگذشت
شماره ١٩: ز سنبلی که عذارت بر ارغوان انداخت
شماره ٢٠: مرا ز وصل تو حاصل بجز تمنا نیست
شماره ٢١: دگر برون شدنم زین دیار ممکن نیست
شماره ٢٢: جانا بیا که بی تو دلم را قرار نیست
شماره ٢٣: حاصل ز زندگانی ما جز وبال نیست
شماره ٢٤: هرگز دلم ز کوی تو جائی دگر نرفت
شماره ٢٥: در خانه تا قرابه ما پر شراب نیست
شماره ٢٦: دلی که بسته زنجیر زلف یاری نیست
شماره ٢٧: بیش از این برگ فراق رخ جانانم نیست
شماره ٢٨: سر نخوانیم که سودا زده موئی نیست
شماره ٢٩: نه به ز شیوه مستان طریق ورائی هست
شماره ٣٠: دوشم غم تو ملک سویدا گرفته بود
شماره ٣١: ز من مپرس که بر من چه حال میگذرد
شماره ٣٢: دردا که درد ما به دوائی نمیرسد
شماره ٣٣: نسیم خاک مصلی و آب رکن آباد
شماره ٣٤: دلم ز عشق تبرا نمی تواند کرد
شماره ٣٥: ساقیا باز خرابیم بده جامی چند
شماره ٣٦: ترا که گفت که با ما وفا نشاید کرد
شماره ٣٧: نقش روی توام از پیش نظر می نرود
شماره ٣٨: گرم عنایت او در بروی بگشاید
شماره ٣٩: دوش اشگم سر به جیحون میکشید
شماره ٤٠: هرگز کسی به خوبی چون یار ما نباشد
شماره ٤١: دوش لعلت نفسی خاطر ما خوش میکرد
شماره ٤٢: مردیم و یار هیچ عنایت نمیکند
شماره ٤٣: ز کوی یار زمانی کرانه نتوان کرد
شماره ٤٤: بی روی یار صبر میسر نمی شود
شماره ٤٥: سعادت روی با دین تو دارد
شماره ٤٦: لعل نوشینش چو خندان میشود
شماره ٤٧: باد صبا جیب سمن برگشاد
شماره ٤٨: کجا کسیکه مرا مژده چمانه دهد
شماره ٤٩: سپیده دم به صبوحی شراب خوش باشد
شماره ٥٠: جوقی قلندرانیم بر ما قلم نباشد
شماره ٥١: شرم دار ایدل از این دهر رهائی تا چند
شماره ٥٢: دلم زین بیش غوغا بر نتابد
شماره ٥٣: ز سوز عشق من جانت بسوزد
شماره ٥٤: وداع کعبه جان چون توان کرد
شماره ٥٥: عاشق شوریده ترک یار نتوانست کرد
شماره ٥٦: علی الصباح که نرگس پیاله بردارد
شماره ٥٧: خرم آن کس که غم عشق تو در دل دارد
شماره ٥٨: ناگاه هوش و صبر من آن دلربا ببرد
شماره ٥٩: پیوسته چشم شوخت ما را فکار دارد
شماره ٦٠: یار پیمان شکنم با سر پیمان آمد
شماره ٦١: باز ترک عهد و پیمان کرده بود
شماره ٦٢: از دم جان بخش نی دل را صفائی میرسد
شماره ٦٣: دل همان به که گرفتار هوائی باشد
شماره ٦٤: دوش عقلم هوس وصل تو شیدا میکرد
شماره ٦٥: دوش سلطان خیالش باز غوغا کرده بود
شماره ٦٦: جوق قلندرانیم در ما ریا نباشد
شماره ٦٧: میپزد باز سرم بیهده سودای دگر
شماره ٦٨: مرا دلیست گرفتار خطه شیراز
شماره ٦٩: چمن دل بردن آیین میکند باز
شماره ٧٠: با ما نکرد آن بت سرکش وفا هنوز
شماره ٧١: قصه درد دل و غصه شبهای دراز
شماره ٧٢: بی یار دل شکسته و دور از دیار خویش
شماره ٧٣: در این چنین سره فصلی و نوبهاری خوش
شماره ٧٤: وصل جانان باشدم جان گو مباش
شماره ٧٥: نه بر هرخان و خاقان میبرم رشک
شماره ٧٦: ای ترک چشم مستت بیمار خانه دل
شماره ٧٧: گوئی آن یار که هر دو ز غمش خسته تریم
شماره ٧٨: حال خود بس تباه می بینم
شماره ٧٩: ما سریر سلطنت در بینوائی یافتیم
شماره ٨٠: یارب از کرده به لطف تو پناه آوردیم
شماره ٨١: منم اسیر و پریشان ز یار خود محروم
شماره ٨٢: باز در میکده سر حلقه رندان شده ام
شماره ٨٣: قصد آن زلفین سرکش کرده ام
شماره ٨٤: هرگه که شبی خود را در میکده اندازیم
شماره ٨٥: از حد گذشت درد و به درمان نمیرسیم
شماره ٨٦: ما که رندان کیسه پردازیم
شماره ٨٧: ما گدایان بعد از این از کار و بار آسوده ایم
شماره ٨٨: رفتم از خطه شیراز و به جان در خطرم
شماره ٨٩: بیش از این بد عهد و پیمانی مکن
شماره ٩٠: دلا باز آشفته کاری مکن
شماره ٩١: در خود نمی بینم که من بی او توانم ساختن
شماره ٩٢: منگر به حدیث خرقه پوشان
شماره ٩٣: خدایا تو ما را صفائی بده
شماره ٩٤: ای عاشقان رویت بر مهر دل نهاده
شماره ٩٥: باز فکند در چمن، بلبل مست غلغله
شماره ٩٦: مرا دلیست ره عافیت رها کرده
شماره ٩٧: مبارکست نظر بر تو بامداد پگاه
شماره ٩٨: بدین صفت سر و چشمی و قد و بالائی
شماره ٩٩: خوش بود گر تو یار ما باشی
شماره ١٠٠: افتاده بازم در سر هوائی
شماره ١٠١: زهی لعل لبت درج لئالی
شماره ١٠٢: دارد به سوی یاری مسکین دلم هوائی
شماره ١٠٣: زلفت به پریشانی دل برد به پیشانی
شماره ١٠٤: عزم کجا کرده ای باز که برخاستی
شماره ١٠٥: گر آن مه را وفا بودی چه بودی
شماره ١٠٦: خم ابروی او در جانفزائی
درباره نوسخن