" rel="stylesheet"/> "> ">

عشق

گر کنی یک چند یاد روی گل
از لطافت پر شوی از بوی گل
ور به فکر بلبل دستان سرای
دل سپاری، ناله گردی و نوای
لیک در جان محبت پیشه ات
چون شود سرگرم عشق اندیشه ات
آن چنان گیرد سراپای تو را
کز تو هم خالی کند جای تو را
جسم و جانت جمله دیگرگون شود
تن همه دل گردد و دل خون شود
شهد گردد در مذاقت زهر ناب
شادمانی غم شود، راحت عذاب
آفت جان و دل و دین است عشق
ای خریدار بلا، این است عشق

مهرماه ١٣٢٨