" rel="stylesheet"/> "> ">

بهار عاشق

روان پرور بود خرم بهاری،
که گیری پای سروی، دست یاری
وگر یاری نداری لاله رخسار
بود یکسان به چشمت لاله و خار
چمن بی همنشین، زندان جانست
صفای بوستان، از دوستانست
غمی، در سایه جانان نداری
وگر جانان نداری، جان نداری
بهار عاشقان، رخسار یار است
که هر جا نوگلی باشد، بهار است

اردیبهشت ماه ١٣٢٦