" rel="stylesheet"/> "> ">

آتش گل

چو من ز سوز غمت، جان کس نمی سوزد
که عشق، خرمن اهل هوس نمی سوزد
در آتشم من و این مشت استخوان برجاست
عجب، که سینه ز سوز نفس نمی سوزد!
ز داغ و درد جدائی، کجا خبر داری؟
ترا که دل به فغان جرس نمی سوزد
ز بسکه داغ تو دارم چو لاله بر دل تنگ
دلم بحال دل هیچکس نمیسوزد
بجز من و تو، که در پای دوست سوخته ایم
رهی، ز آتش گل، خار و خس نمی سوزد

١٣١٢