آرزوی ما تویی تو
قبله دلها تویی تو
جان بی تو آرامی ندارد
کارام جان ما تویی تو
عاشقم ای مه به رویت
سرخوشم ای گل به بویت
مجنون تر از مجنون منم من
زیباتر از لیلی تویی تو
می ده به یاران کهن
ای ماه من
می ده که عمر دشمنان طی شد
دور نشاط و نوبت می شد
شب سحر شد
مهر از افق جلوه گر شد
آه دل درویشان
سوزنده چون آذر شد
مطرب به شهناز، شوری عیان کن، آهنگ آذربایجان کن
بر خاک تبریز، اشگی فرو ریز، از فتنه گردون فغان کن
برگو که عشقت آذر به جانها زد
وین شعله آتش بر خانمانها زد
منزلگه شیران تویی
جان و سر ایران تویی
فرخنده باد ایام تو
کز نام تو
آشفته خاطر دشمن دون شد
می در گلوی مدعی خون شد