بس نامور بزیر زمین دفن کرده اند
            کز هستیش بروی زمین بر نشان نماند
         
        
            و آن پیر لاشه را که سپردند زیر خاک
            خاکش چنان بخورد کزو استخوان نماند
         
        
            زندست نام فرخ نوشیروان بخیر
            گر چه بسی گذشت که نوشیروان نماند
         
        
            خیری کن ای فلان و غنیمت شمار عمر
            زان پیشتر که بانگ برآید فلان نماند