" rel="stylesheet"/> "> ">

حکایت (١٥)

پادشاهی پارسائی را گفت: هیچت از ما یاد میاید؟ گفت: بلی هر گه که خدا را فراموش میکنم
هرسو دود آن کش ز در خویش براند
وآنرا که بخواند بدر کس ندواند