" rel="stylesheet"/> "> ">

حکایت (١٤)

ناخوش آوازی ببانگ بلند قرآن همی خواند صاحبدلی برو بگذشت و گفت: ترا مشاهره چندست؟ گفت: هیچ. گفت: پس زحمت خود چندین چرا همی دهی؟ گفت: از بهر خدا میخوانم. گفت: از بهر خدا مخوان
گر تو قرآن برین نمط خوانی
ببری رونق مسلمانی