با طایفه دانشمندان در جامع دمشق بحثی همی کردم، که جوانی از در درآمد و گفت: در این میان کسی هست که پارسی داند؟ اشارت بمن کردند. گفتش خیر است.
گفت: پیری صد و پنجاه ساله در حالت نزعست و بزبان پارسی چیزی میگوید و مفهوم ما نمیگردد. اگر بکرم رنجه شوی مزد یابی باشد که وصیتی همی کند. چون ببالینش فرا رسیدم این میگفت: