" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ١٨: قبله مانیست، جز محراب ابروی شما

قبله مانیست، جز محراب ابروی شما
دولت ما نیست، الا در سر کوی شما
روز محشر، در جواب پرسش سودای کفر
هیچ دست آویز ما را نیست، جز موی شما
ماه تابان را شبی نسبت، به رویت، کرده ام
سالها شد، تا خجالت دارم، از روی شما
مرده خاکم که او می پرورد سروری چو تو
زنده بادم که او می آورد بوی شما
اینکه بر چشمم، سیاه و تنگ می گردد جهان
نیست، الا شیوه ای، از چشم و ابروی شما
سست عهد و سخت دل یاری، ولی بهر دلت
کس نمی گوید حدیث سخت، در روی شما
بر نمی دارم سر از زانو، ز رشک طره ات
تا چرا سر بر نمی دارد، ز زانوی شما
چشم تنگت، ترک تاز و حاجبت پیشانی است
زان نمی آید کسی در چشم جادوی شما
گر بدم گویی و نیکویی، به هر حالت که هست
هست، سلمان، از میان جان، دعاگوی شما