" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٢٣٥: پرده از رویش ای صبا بردار!

پرده از رویش ای صبا بردار!
وین حجاب از میان ما بردار
به تماشای جان، ز باغ رخش
دامن زلف مشکسا بردار
همرهانیم، در طریق وفا
من به سر می روم، تو پا بردار
چون غبارم من اوفتان خیزان
می توانی مرا دمی بردار
بر سر کوی او چو جان بخشند
بهره ای بهره این گدا بردار
ور زخوان لبش نواله دهند
قسم این جان بینوا بردار
چشم عشاق را ز خاک درش
ذره ای بهر توتیا بردار
سرما جست و ما بفرمانش
سرنهادیم، گو بیا بردار
ای دل از منزلش صبا بویی
می برد هان پی صبا بردار!
دل ز تقوی گرفت سلمان را
ساقیا جام جانفزا بردار