ملک چون ناز یار نازنین دید
فرود آورد سر پایش ببوسید
به زاری گفت: «ای جان جهانم
گل باغ دل و سرو روانم
جفا گفتی و حق بر جانب تست
بلی کاندر وفا سخت آمدم سست
تو این بند از برای من کشیدی
تو این جور از جفای من کشیدی
مرا گفتی که تا کی می پرستی
مرا از چشم تست این عین مستی