دیدن آفتاب را در خواب
پادشه گفته اند از هر باب
ماه مانند رایزن باشد
دگری گفت نه که زن باشد
جرم مریخ یا زحل در خواب
صاحب محنتست و رنج و عذاب
تیر ماننده دبیر آمد
مشتری خازن و وزیر آمد
زهره خود هست مایه رامش
مایه عیش و کام و آرامش
و آن دگر کوکبان برادر دان
گاه تعبیرشان برادر خوان
همچو یعقوب کین طریق نهاد
راز این علم بر پسر بگشاد
مهر و ماهش پدر بد و مادر
کوکبان چون برادران در خور
بس کن از فال و زجر وز تعبیر
در گذر زین که کرده ای تقریر
کس چو ما دید خیره غمخواران
می گذاریم خواب بیداران
خفته بیدار کردن آسانست
غافل و مرده هر دو یکسانست