" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ١٠: بی رخ جانان به گلزارم چه کار

بی رخ جانان به گلزارم چه کار
بی هوای او به بازارم چه کار
گرنه کار و بار عشق او بود
با سر و سودای هر کارم چه کار
گر نباشد عکس او در جام می
با شراب عشق خمارم چه کار
دل به یمن عشق او شد تندرست
با صداع عقل بیمارم چه کار
جان من گرنه به کام او بود
با مراد جان افکارم چه کار
من اناالحق گفته ام در عشق او
ورنه چون منصور با دارم چه کار
گفته های نعمت الله قول اوست
ورنه با گفتار بسیارم چه کار