" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ١٩: یار یاران باش ای یار

یار یاران باش ای یار
چه کنی دوستی تو با اغیار
نار چون نار را نمی سوزد
نار شو تا ترا نسوزد نار
سر موئی حجاب اگر داری
از میان آن حجاب را بردار
جان به جانان سپار و خوش می باش
دل رها کن به خدمت دلدار
رند مست از خمار نندیشد
زانکه باشد مدام با خمار
کار ما عاشقی و می خواری است
غیر ازین نیست عاشقان را کار
وحده لاشریک له گفتم
کردم اقرار کی کنم انکار
گرچه دل را تو قلب می خوانی
باشد آن نقد مخزن اسرار
گفته سیدم خوشی می خوان
نعمت الله زیاد هم مگذار