نعمت الله است عالم سربسر
نعمت الله در همه عالم نگر
آفتابی رو نموده مه لقا
گشته پیدا فتنه دور قمر
چون یکی اندر یکی باشد یکی
آن یکی در هر یکی خوش می شمر
ذوق سرمستان ما داری بیا
از سر دنیی و عقبی درگذر
جان کدام است تا بیان جان کنم
سر چه باشد تا سخن گویم ز سر
هر چه او از جود او دارد وجود
معتبر باشد نباشد مختصر
گر خبر پرسی ز سرمستان ما
نعمت الله جو که او دارد خبر