" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٩٥: شاهبازی درآمد از در باز

شاهبازی درآمد از در باز
خیز در پای او تو سر درباز
برو ای عقل چون درآمد عشق
خانه خویشتن به او پرداز
دل به میخانه می کشد دیگر
مرغ جان می کند روان پرواز
جام جم خوش بود به ما همدم
نی و نائی به همدگر دمساز
ساز و سازنده هر دو می باید
ورنه بی ساز کی نوازد ساز
هست رازی میان دیده و دل
می کند فاش غمزه غماز
سیدم دل ببرد از همه کس
گر چه دل را گذاشت در شیراز