درد دردش بنوش و خوش می باش
            کسوت او بپوش و خوش می باش
         
        
            به خرابات رو خوشی بنشین
            همدم می فروش و خوش می باش
         
        
            ساقی ار می دهد ترا جامی
            بستان و بنوش و خوش می باش
         
        
            همچو خم شراب مستانه
            گرم شو خوش بجوش و خوش می باش
         
        
            همه میخانه گر دهد ساقی
            عاشقانه بنوش و خوش می باش
         
        
            نوش کن جام می که نوشت باد
            تا نیائی به هوش و خوش می باش
         
        
            سخن از ذوق نعمت الله گو
            ور نگوئی خموش و خوش می باش