" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ١٤٤: آن یکی درهر یکی می جویمش

آن یکی درهر یکی می جویمش
دو نمی گویم یکی می گویمش
دیده گر نقش خیال غیر دید
پاک بازانه روان می شویمش
شد معطر عالمی از بوی او
این چنین بوی خوشی می بویمش
یک حقیقت دردو عالم رو نمود
در دو عالم آن یکی می پویمش
سیدم تخم محبت کاشته
ازمحبت من چنین می رویمش