من رند خراباتم ایمن ز کراماتم
            در گوشه میخانه دائم به مناجاتم
         
        
            سرحلقه رندانم ساقی حریفانم
            نه زاهد درویشم سلطان خراباتم
         
        
            من آینه اویم در آینه او جویم
            از ذوق سخن گویم آسوده ز طاماتم
         
        
            خواهی که صفات او در ذات یکی بینی
            مجموع صفاتش بین در آینه ذاتم
         
        
            من سید عشاقم بگزیده آفاقم
            در هر دو جهان طاقم این است مقاماتم