" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٢٢٩: مست می ملامتم نیست سر سلامتم

مست می ملامتم نیست سر سلامتم
نیست سر سلامتم مست می ملامتم
عقل نصیحتم دهد عشق غرامتم کند
فارغ از آن نصیحتم بنده این غرامتم
هست ندیم بزم من ساقی مست عشق او
باده خورم به شادیش نیست غم ندامتم
چهره زرد و اشک سرخ هست گواه حال من
گرتو ندانی حال من نیک ببین علامتم
باده صاف عاشقان دردی درد او بود
هست دوای من همین تاکه شود قیامتم
خرقه زهد برتنم خوش ننماید ای فقیر
جامه عاشقی بود راست به قد وقامتم
بنده حضرت شهم همدم نعمت اللهم
در دوجهان کجا بود بهتر از این کرامتم