" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٢٣١: گر برافروزد آتشی در دم

گر برافروزد آتشی در دم
عالمی سوخته شود در دم
مرد نرد نبرد در دینم
کشته عشق و مرده دردم
داده ام دل به دست باد صبا
به هوائی که خاک او گردم
فاش کردند راز پنهانم
اشک گلگون و چهره زردم
ساقیا جام می به سید ده
که من از توبه توبه ای کردم