" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٣٤١: وقت ما خوش شد که ما ملک از گدائی یافتیم

وقت ما خوش شد که ما ملک از گدائی یافتیم
تاج و تخت خسروی در بی نوائی یافتیم
این سعادت بین که چون گنج قناعت شد پدید
خاتم ملک سلیمان در گدائی یافتیم
سر بزیر پا در آوردیم تا سرور شدیم
پیروی کردیم از آن رو پیشوائی یافتیم
نقد گنج عشق او در کنج دل ما دیده ایم
دولت جاوید و گنج پادشاهی یافتیم
از سر همت قدم بر هستی خود تا زدیم
چون ز خود بیگانه گشتیم آشنائی یافتیم
چون همایان جیفه پیش کرکسان انداختیم
لاجرم بر کرکسان اکنون همائی یافتیم
نعمت الله راز خود با رازداران بازگو
هست ما چون نیست شد هست خدائی یافتیم