" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٣٩١: ما انا الحق از وجود حق مطلق می زنیم

ما انا الحق از وجود حق مطلق می زنیم
از وجود حق مطلق ما انا الحق می زنیم
ماه گردون را به تیغ معجز انگشت عشق
همچو جد خویشتن بی خویشتن شق می زنیم
ما و حق گفتن معاذالله چو ما بی ما شدیم
از حق ای یاران قفا بر فرق احمق می زنیم
چون کلام اوست هر قولی که می گویند خلق
لاجرم صدیق وار از صدق صدق می زنیم
شیشه تقوی دگر بر سنگ قلاشی زدیم
در خرابات مغان جام مروق می زنیم
تا محقق شد مرا تحقیق حق خویشتن
از سر تحقیق حق بر حق دم از حق می زنیم
نعمت الله از وجود خود چو فانی گشت گفت
ما اناالحق از وجود حق مطلق می زنیم