" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٤١٣: زنده به حیات عشق اوئیم

زنده به حیات عشق اوئیم
پیوسته به عشق او نکوئیم
ما ساده دلیم و آینه هم
با او یک رو و روبروئیم
گوئیم هر آنچه او بگوید
بی گفته او سخن نگوئیم
بحریم و حباب و موج و جوئیم
در آب نشسته آب جوئیم
ای عشق بیا که جان مائی
وی عقل برو که ما دلوئیم
نقشی که خیال غیر بندد
از چشمه چشم خود بشوئیم
با سید خویشتن حریفیم
در خدمت بندگی اوئیم