از ازل تا به ابد آینه دار اوئیم
ما همه آینه داران جهان یک روئیم
موج دریای محیطیم عجایب این است
عین آبیم ولی آب ز جو می جوئیم
گاه در میکده باشیم و گهی در مسجد
در همه حال که هستیم خوشی با اوئیم
روز و شب دیده ما گرد جهان می گردد
روشنائی نظر از نظرش می بوئیم
گوش کن گفته مستانه ما را بشنو
که چنین گفته مستانه از او می گوئیم
چشم ما نقش خیال دگری گردیده
عاشقانه ز نظر پاک فرو می شوئیم
در خرابات مغان سید سرمستانیم
گر چه رندیم ولی رند خوش نیکوئیم