" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٤٤٣: به نور طلعت او گشته چشم ما روشن

به نور طلعت او گشته چشم ما روشن
نموده در نظرم نور کبریا روشن
نگاه کردم و دیدم به نور او او را
به نور او بنگر تا شود ترا روشن
فروغ نور جمالش که شمع انجمن است
چراغ مجلس ما کرده حالیا روشن
اگر نه نور جمالش به ما نماید رو
جمال شه که نماید به هر گدا روشن
ندیده دیده بیگانه زانکه تاریک است
ولی ببین که شده چشم آشنا روشن
گرفته جام می و مست آمده در بزم
بما نموده در آن جام می لقا روشن
همیشه در نظرم نور نعمت الله است
نگر به دیده ما نور چشم ما روشن