ای به روی تو دیده ها روشن
وی به نور تو جان ما روشن
به کمالت زبانها گویا
به جمال تو چشم ها روشن
نور چشم منی از آن شب و روز
من بتو دیده ام ترا روشن
مردم دیده تا به خود بینا است
در همه دیده ام خدا روشن
مهر تو آفتاب جان و دل است
من چو ذره در آن هوا روشن
عشق تو شمع خلوت جان است
دل چو پروانه زان ضیا روشن
صورت روی خوب سید ماست
نور معنی والضحی روشن