" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٤٩٧: عالم منور است به نور جمال او

عالم منور است به نور جمال او
داریم ما کمال ولی از کمال او
نقش خیال اوست که بر دیده رو نمود
در خواب دیده ایم از آن رو خیال او
آب حیات ماست که نوشند تشنگان
سرچشمه خوشش بود آب زلال او
رندیم و لاابالی و نوشیم می مدام
نه باده حرام شراب حلال او
هر زنده دل که جان عزیزش از او بود
جاوید باشد او و نباشد زوال او
مستی که اصل او بود از کوی می فروش
آخر بجای خویش برد آن مآل او
سید یکی است در دو جهان مثل او کجاست
هرگز ندیده دیده مردم مثال او