" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٥١٨: این چشم تر دامن مدام آبی روان دارد بجو

این چشم تر دامن مدام آبی روان دارد بجو
بنشین دمی بر چشم ما آن آب روی ما بجو
سرچشمه آب خوشی است در عین ما می کن نظر
کاب زلالی می رود از دیده ما سوبسو
رو را به آب چشم خود می شو که تا یابی صفا
گر روی خود شوئی چو ما باشی چو ما با آبرو
موج و حباب و قطره را می بین و در دریا نگر
با هر یکی یکدم برآ از هر یکی ما را بجو
ما آینه تو آینه یک رو نموده رو به ما
گر یک دو بنماید ترا باشد دوئی از ما و تو
از گرمی ما خم می در جوش آمد باز هی
وز آتش دلسوز ما هم جام سوزد هم سبو
این قول مستانه شنو در بزم سید خوش بخوان
رندی اگر یابی دمی اسرار رندان باز گو