" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٦٠٩: ما نقش خیال تو نگاریم به دیده

ما نقش خیال تو نگاریم به دیده
در دیده ما بین که توان دید پدیده
نوری است که در دیده ما روی نموده
روشنتر از این دیده ما دیده که دیده
در دیده اهل نظر آن لعبت خندان
بگرفته خوشی گوشه و جائی بگزیده
یک نقطه محیط است که در دور درآید
این دایره خطی است از آن نقطه کشیده
در آینه خلق نظر کردم و دیدم
عینی است عیان گشته به اخلاق حمیده
هر ذره که بینی بتو خورشید نماید
آن ذره رسولی است که از غیب رسیده
ذوقی است درین گفته سید که چه گویم
خود خوشتر ازین قول که گفته که شنیده