" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٦٥٩: دریغا دولت وصلش چه خوش بودی اگر بودی

دریغا دولت وصلش چه خوش بودی اگر بودی
شب ما روز گردیدی اگر مه روی بنمودی
بهشت جاودان گشتی چنین بزم ملوکانه
اگرساقی سرمستان دمی تشریف فرمودی
اگر نه دیده او باشد که بیند نور روی او
وگرنه جود او بودی نبودی هیچ موجودی
ز سودای سر زلفش زیانی نیست تا دانی
به اندک مایه عمرت به دست آور چنان سودی
حیات جان فزا دارد لب جام می عشقش
بکام تو اگر بودی حیات تو بیفزودی
اگر سیمرغ عقل کل به برج عشق بگذشتی
ز هیبت بال افکندی ز حیرت نیز فرسودی
مراد سید رندان ز عالم بندگی اوست
به غیر از خدمت حضرت ندارد هیچ مقصودی