" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٦٩٤: ای از جمال رویت نقش جهان خیالی

ای از جمال رویت نقش جهان خیالی
وی ز آفتاب حسنت هر ذره ای مثالی
از چشم پر خمارت هر گوشه نیم مستی
وز لعل شکرینت در هر طرف زلالی
دارم هوا که گردم خاک در سرایت
این دولت ار بیابم ما را بود کمالی
صوفی و کنج خلوت، رند و شرابخانه
هر یک بجست و جوئی باشند و ما به حالی
در خلوت سرایت جان خواست تا درآید
گفتم مرد مبادا یابد ز تو ملالی
سید خیال رویت پیوسته بسته با دل
ای جان من که دارد خوشتر ازین خیالی