صورت ما پرده دار او بود
معنی ما حاجبی نیکو بود
سینه ما مخزن اسرار اوست
دیده ما منظر انوار اوست
هر چه ما داریم ملک او بود
مالک و ملکش به هم نیکو بود
ملک او مائیم ملک ماست او
گر ملک جوئی در این ملکش بجو
ملک ما از ملک او اعظم بود
نه بدین معنی که بیش و کم بود
ملک او اعیان ما و ملک ما
اسم جامع جمع اسماء خدا
در چنان ملکی ملک باشد چنین
آن ملک را در چنین ملکی ببین
والی است و من ولی می خوانمش
مالک ملک ولایت دانمش
بنده او سید هر دو سرا
چاکرش بر کل عالم پادشا
ذره و خورشید از او دارند نور
ور نمی بینی چنین ای کور دور