" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٥٦

چشم عالم روشن است از نور او
ناظر او نیست جز منظوراو
می نماید نور او در آینه
نه به یک آئینه در هر آینه
دیده ما دیده نور او به او
لاجرم بیند همه عالم نکو
خوش خیالی نقش بسته در نظر
یک نظر در چشم مست ما نگر
رند سرمستیم و با ساقی حریف
خوش می صافی و خوش جامی لطیف
در خرابات فنا افتاده ایم
سر به پای خم می بنهاده ایم
لب نهاده بر لب ساغر مدام
همدم جامیم دایم والسلام