جنت ذاتند اعیان گوش کن
در چنین جنت شرابی نوش کن
عالم ارواح جنات صفات
جمله می یابند ازین جنت حیات
ملک باشد جنت خاص ملک
بینم اینجا حضرت خاص ملک
جنت افعال این جنت بود
جنت زیبای پر حکمت بود
جنت او عین روح و جسم ماست
ساتر اوئیم و جنت اسم ماست
جنت او با تو چون کردم بیان
جنت تو با تو گویم هم بدان
سر بیت الله اگر دانی توئی
جنت حضرت که می خوانی توئی
جنت زاهد بود در آن سرا
بوستانی بس نزه پر میوه ها
نعمت بسیار و حوران بی شمار
هر چه خواهد نفس باشد صدهزار
جنت اعمال می خوانند این
نیکوئی کن تا جزا یابی چنین
عارفان را جنتی دیگر بود
جنت ایشان ازین خوشتر بود
گر به خلق حق تخلف یافتی
با چنین جنت تعلق یافتی
متصف شود با صفات حضرتش
تا بیابی جنتی از رحمتش
جنت ذاتست اعلای جنان
جنت صاحبدلان است آن چنان
در ظهور ذات این جنت بود
در چنین جنت چنان حضرت بود
با تو گفتم جنت هر دو سرا
در بهشت جاودان ما درآ
حال جنت نیک دریابی تمام
گر تو از اهل بهشتی والسلام