شیخ ما کامل و مکمل بود
قطب وقت و امام عادل بود
گاه ارشاد چون سخنی گفتی
در توحید را نکو سفتی
یافعی بود نام عبدالله
رهبر رهروان آن درگاه
صالح بربری روحانی
شیخ شیخ من است تا دانی
پیر او هم کمال کوفی بود
کز کمالش بسی کمال افزود
باز باشد ابوالفتوح سعید
که صعیدی است آن سعید شهید
از ابی مدین او عنایت یافت
به کمال از ولی ولایت یافت
مغربی بود و مشرقی به صفا
آفتابی تمام مه سیما
شیخ ابی مدین است شیخ سعید
که نظیرش نبود در توحید
دیگر آن عارف و دود بود
کنیت او ابوسعود بود
بود در اندلس ورا مسکن
بس کرم کرد روح او با من
پیر او بود شیخ ابوالبرکات
به کمال و جمال و ذات و صفات
باز ابوالفضل بود بغدادی
افضل فاضلان به استادی
شیخ او احمد غزالی بود
مظهر کامل جمالی بود
خرقه اش پاره بود و او بکراست
زانکه نساج آن ابوبکر است
پیر نساج شیخ ابوالقاسم
مرشد عصر و ذاکر دایم
باز شیخ بزرگ ابو عثمان
که نظیرش نبود در عرفان
مظهر لطف حضرت واهب
بندگی ابوعلی کاتب
شیخ او شیخ کاملش دانند
بوعلی رودباریش خوانند
شیخ او هم جنید بغدادی
مصر معنی دمشق دلشادی
شیخ او خال او سری سقطی
محرم حال او سری سقطی
باز شیخ سری بود معروف
چون سری سر او به او مکشوف
او ز موسی جواز احسان یافت
کفر بگذاشت نقد ایمان یافت
یافت در خدمت امام مجال
بود بواب درگهش ده سال
شیخ معروف را نکو می دان
شیخ داود طائیش می خوان
شیخ او هم حبیب محبوب است
عجمی طالب است و مطلوب است
پیر بصری ابوالحسن باشد
شیخ شیخان انجمن باشد
یافت او صحبت علی ولی
گشت منظور بندگی علی
خرقه او هم از رسول خداست
اینچنین خرقه ای لطیف کراست
نعمت اللهم و ز آل رسول
نسبتم با علی است زوج بتول
اینچنین نسبت خوشی به تمام
خوش بود گر ترا بود والسلام