قرب صد سال عمر من بگذشت
قصد موری نکرده ام به خدا
نان خود خورده ام به کسب حلال
مال غیر نخورده ام به خدا
در خرابات عشق رندانه
روزگاری سپرده ام به خدا
موی هستی به تیغ سرمستی
از سر خود سترده ام به خدا
تا عزیز خدا و خلق شدم
عزت کس نبرده ام به خدا
به خدا زنده ام به حق رسول
گرچه از خویش مرده ام به خدا
نفس خود به یاد سید خویش
ذاکرانه شمرده ام به خدا