ما سوی الله جز خیالی نیست می بینم به خواب
این چنین نقش خیالی لایق تعبیر نیست
نور روی او به نور روی او ما دیده ایم
دیده بگشا و ببین کش حاجت تقریر نیست
در سر زلفش دل ما مدتی پا بسته شد
این چنین دیوانه را خوشتر ازین زنجیر نیست
کی رسد هرگز به مقصودی درین راه خدا
نوجوانی کاندر این ره هم رفیق پیر نیست
گر نمی یابی مرادی آنهم از تقصیر تست
ورنه بر درگاه او از هیچ رو تقصیر نیست
گرچه جارالله کلام الله تفسیرش کنند
ارچه تفسیر کبیر است این چنین تفسیر نیست
نعمت الله سید است و بنده سلطان خود
بر در درگاه او چون شاه ما یک میر نیست