" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٢٩

جام بی می کی دهد ذوق ای پسر
تا نگردد جام با می متحد
ساقی ار بخشد ترا خمخانه ای
نوش می فرما و می گو رب زد
گرم باش و آتشی خوش برفروز
تا نگردی همچو آبی منجمد
لیس فی الدارین غیری یا حبیب
لیس مثلی کیف ضدی این ند
نعمت الله در همه عالم یکی است
لا تجد مثلی و مثلی لا تجد