تا اعتباری کرده ام این سایه و آن آفتاب
            از اعتبار خویشتن بودم یکی و دو شدم
         
        
            چون در حقیقت ذات من هرگز نمی گردد زجا
            چون نامدم از هیچ جا آخر نگویی چو شدم
         
        
            ما را اگر داری نظر در موج و در دریا نگر
            چون او من است و من ویم هرگز نگویم او شدم
         
        
            در شش جهت گشتم بسی در آرزوی روی او
            تا یک جهت گردیده ام آسوده از شش سو شدم