بی نوش لبان آب بقا را چه کند کس؟
            بی سبز خطان برگ ونوا را چه کندکس؟
         
        
            توفیق در ایام جوانی مزه دارد
            بی قوت پا راهنما را چه کند کس ؟
         
        
            چون دفتر دل هر ورقی درکف بادی است
            شیرازه آن زلف رسا راچه کند کس ؟
         
        
            بی آب ،هوا سلسله جنبان غباراست
            هرجا نبود باده هوارا چه کند کس ؟
         
        
            پیش رخ او حرف گرفتم که نگویم
            آیینه اندیشه نما راچه کند کس ؟
         
        
            دولت که دهد رو،به جوانی مزه دارد
            چون سر نبود بال هما راچه کندکس ؟
         
        
            بیماری آن نرگس خونخوارمرا کشت
            این ظالم مظلوم نماراچه کند کس؟
         
        
            همراهی دل تاسرآن کوی ضرورست
            در صحن حرم قبله نمارا چه کند کس ؟
         
        
            صائب اگر آن دشمن جانهانپذیرد
            آخر چو شرر نقد بقا راچه کند کس ؟