" rel="stylesheet"/> "> ">

حکایت عمر و توریت

عمر یک جزو از توریت بگرفت
پیمبر چون چنان دیدش بدو گفت
که با توریت ممکن نیست بازی
مگر خود را جهودی صرف سازی
جهود صرف باید بود ناکام
که بهتر این جهود از مؤمن خام
ملوث دین مشو تو در جهودی
اگر تو صرف بودی مرد بودی
تو نه اینی و نه آن وین حرام است
که در دین ناتمامی ناتمام است
تو نه در کفر و نه در دین تمامی
بگو آخر که تو در چه مقامی