" rel="stylesheet"/> "> ">

الحکایة والتمثیل

ناقلی در پیش آن شیخ کبیر
گفت هر روزی یک داننده پیر
میکند ختمی و در عمری دراز
کار او اینست گفتم با تو باز
شیخ گفتش زان همه قرآن دمی
دامنش نگرفت یک آیت همی
گر گرفتی آیتی زان دامنش
نیستی پروای خواندن چون منش
درد او گر دامنت گیرد دمی
رستگاری یابی از عالم همی
بوی این درد از دل سرمست تو
گر توانی بردی دست تو
عاشقان این درد از راه دراز
میشناسند ای عجب از بوی باز