" rel="stylesheet"/> "> ">

دربیان آنکه عافیت درچهارچیزاست

عافیت راگربخواهی ای عزیز
میتوانی یافت اندرچارچیز
ایمنی ونعمت اندرخاندان
تندرستی وفراغت بعدازآن
چونکه بانعمت امانی باشدت
عافیت رازان نشانی باشدت
بادل فارغ چوباشی تندرست
دیگرازدنیانبایدهیچ جست
نفس وشیطان میزنندازره ترا
تابیندازنداندرچه ترا
برمیاورتاتوانی کام نفس
تانیفتی ای پسردردام نفس
زیرپای آورهوای نفس را
کم بدوده بهرهای نفس را
نفس وشیطان میزنندازراه ترا
تابیندازنداندرچه ترا
نفس راسرکوب ودایم خواردار
تاتوانی دورش ازمرداردار
نفس راباخواب وخورآموختن
دیده دل رابودبردوختن
روزکم خورگرچه صایم نیستی
پرمخورآخربهایم نیستی
نفس بدراهرکه سرکش می کند
برگنه کردن دلیرش میکند
نفس خودرادوردارازهرمزه
تانیفتی دربلاودربزه
زآب ونان تالب شکمراپرمساز
همچوحیوان بهرخودآخورمساز
خواب وخورجزپیشه انعام نیست
خفتگانرابهره ازانعام نیست