" rel="stylesheet"/> "> ">

در چار چیزکه پس از رفتن بازآورد نشان محال است

چار چیز است آنکه بعد از رفتنش
از محالات است باز آوردنش
چون حدیثی رفت ناگه بر زبان
یا که تیری جست بیرون از کمان
باز چون آری حدیث گفته را
کس نگرداند قضای رفته را
باز کی گردد چو تیر انداختی
هم چنان عمری که ضایع ساختی
هرکه بی اندیشه گفتارش بود
پس ندامتهای بسیارش بود
چون نگفتی میتوانی گفتنش
چون بگفتی کی توان ننهفتنش
عمر را میدان غنیمت بر زمان
چون رود دیگر نیاید در جهان
هیچ کس از خود قضا را رد نکرد
هرکه راضی شد قضا را بد نکرد
هرکه میخواهد که باشد در امان
مهر میباید نهادن بر دهان
می سزد گر عمر را داری عزیز
چون رود پیشش نخواهی دید نیز