چند از این بند غمت فال گشادی بزنیم
            بکمان آمده عنقای مرادی بزنیم
         
        
            چند خوش شیشه بگیریم و بریزیم بجام
            یکدو جامی زکف حور نژادی بزنیم
         
        
            من از این سوی تو از آن سوی و میگویم دل
            دست در دامن کسری زده وادی بزنیم
         
        
            بر دل صد ورق از یاس نبندیم گره
            بگشائیم دل و فال مرادی بزنیم
         
        
            عرفی از مردم آلوده پریشان شده ایم
            دست در دامن پاکیزه نهادی بزنیم