" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ١٢٩

رفتیم و با غمت دل محزون گذاشتیم
جان را بصید گاه تو در خون گذاشتیم
رفتیم و دل رمیده و شبدیز غیر را
با شوق بی عنانی گلگون گذاشتیم
رفتیم و توبه کرده ز میخانه مراد
میل قدح بآن لب میگون گذاشتیم
رفتیم و در زمانه زغم نامه های تو
نشنوده غم تو به مجنون گذاشتیم
رفتیم و انتقام ستمهای غیر را
با عادت طبیعت گردون گذاشتیم
رفتیم عرفی از چمن وصل ناامید
در دل هوای آن قدموزن گذاشتیم