" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ١٧٨

بشتاب در راه طلب بگذر زهر آسودنی
این ره که بی پایان خوش است ارزد قدم فرسودنی
تحصیل درد دوستی آنسوتر است از بیش و کم
دست از طلب کوته مکن تا مملکت افزودنی
کی نعمت دیدار او میگنجد اندر حوصله
موسی کجا داغم کند از دست و لب آلودنی
هر شوخ کامد در جهان بگذاشت چندین رسم نو
کو از تو در عالم برا ،بر دوستان بخشودنی
اندیشه بی افسوس بی عرفی چه تدبیرست این
گه سر بزانو ماندنی گه دست برهم سودنی