" rel="stylesheet"/>
"> ">
نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
4899 مورد در 0.00 ثانیه یافت شد.
دیوان شاه نعمت الله ولی
کنت کنزا
گنج
اسماي وي است
مخزن آن جمله اشيا بود
گنج
معني هر که مي خواهد که يابد همچو ما
عارفانه ساکن کنج دل ويران شود
گنج
را در کنج ويران مي نهد
وان نشان ما را به پنهان ميدهد
گنج
اسما تمام يافته ايم
کيسه پر سيم و زر چه کار آيد
گرد کنج خرابه گشت بسي
گنج
پنهان بر او عيان گرديد
گنج
عشق است که در کنج دل ويران است
نقد گنجينه ما از دل ويرانه بريد
نظري کرد و
گنج
هر دو سرا
پادشاهي به يک گدا بخشيد
گنج
اسما به ما عطا فرمود
پادشاهي به اين گدا بخشيد
گنج
اسما به ما عطا فرمود
گر به اصحاب دو سرا بخشيد
در کنج دلت
گنج
خوشي هست طلب کن
نقدي تو ازين گوشه ويرانه به دست آر
اگر داري هواي
گنج
شاهي
ز پول قلب سيم اندوده بگذر
صورت و معني عالم را ببين
گنج
و گنجينه به همديگر نگر
گنج
اگر جوئي بجو در کنج دل
چند گردي در پي زر در بدر
رمز
گنج
کنت کنزا را بدان
نقد گنجش را بجو اشيا نگر
زر و سيم فنا چه مي جوئي
نقد
گنج
بقا به دست آور
خلق خواهي بر سر بازار شو
گنج
جويي گوشه ويران بگير
در دل ما درآ و خوش بنشين
گنج
جويي ز کنج ويران پرس
گنج
عشقي دارم اندر کنج دل
ليک بي نام ونشان مي دارمش
اسم اعظم خوانده ام از لوح او
خازن
گنج
الهي دانمش
نثار تو است
گنج
کنت کنزا
مراد او توئي از آفرينش
گنجي است عشق جانان درکنج دل دفينه
گر ميل
گنج
داري در کنج دل بجويش
اي طالب
گنج
کنت کنزا
در کنج دلت بجوي بي شک
گنج
و گنجينه و طلسم نگر
جامع اينها است يعني دل
گنج
اسما به من تو بخشيدي
نعمت الله و نور دين توام
از خرابي يافتم بسيار معموري دل
گنج
سلطاني بسي در کنج ويران يافتم
صفحه قبل
1
...
98
99
100
101
102
...
196
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن